Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8904 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sun deck
U
عرشه افتاب گیر کشتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
quarterdeck
U
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdecks
U
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
deck cargo
U
بار روی عرشه کشتی بارگیری برروی عرشه
scuppered
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
decks
U
عرشه کشتی
decked
U
عرشه کشتی
deck
U
عرشه کشتی
deckhand
U
کارگر عرشه کشتی
roundhouse
U
عرشه فوقانی کشتی
scuttlebutt
U
بشکه اب عرشه کشتی
forecastle
U
قسمت جلو عرشه کشتی
poop deck
U
عرشه کوچک فوقانی کشتی
topmast
U
دومین دکل کشتی از عرشه
weather deck
U
عرشه بدون سقف کشتی
the deck was a
U
عرشه کشتی را اب فراگرفته بود
deckhouse
U
اتاق روی عرشه کشتی
orlop
U
عرشه زیرین کشتی جنگی
free board
U
فاصله بین اب و عرشه کشتی
foredeck
U
قسمت جلو عرشه کشتی
hurricane deck
U
عرشه سبک فوقانی کشتی
orlop deck
U
عرشه زیرین کشتی جنگی
hull down
U
از مسافتی که فقط عرشه کشتی پیداست
deck house
U
اتاقهای بالای عرشه اصلی کشتی
guards
U
احتیاط نرده روی عرشه کشتی
guarding
U
احتیاط نرده روی عرشه کشتی
guard
U
احتیاط نرده روی عرشه کشتی
shroud
U
طناب اتصال بادبان بنوک عرشه کشتی
holystone
U
سنگ شنی نرمی که با ان عرشه کشتی را میشویند
shrouded
U
طناب اتصال بادبان بنوک عرشه کشتی
prows
U
کشتی عرشه کشتی
prow
U
کشتی عرشه کشتی
hatch way
U
روزنه عرشه کشتی مخصوص پایین فرستادن بار
razee
U
کشتی ای که عرشه بالای انرابرداشته باشندکه کوتاه شود
breastwork
U
استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
wet storage
U
بارگیری روی عرشه کشتی درروی دریا بارگیری دریایی
solariums
U
اتاق افتاب رو اطاق مریضخانه که دران مریض حمام افتاب میگیرد
solarium
U
اتاق افتاب رو اطاق مریضخانه که دران مریض حمام افتاب میگیرد
heliograph
U
گراورسازی بانور افتاب دستگاه عکسبرداری از افتاب مخابره بوسیله نور خورشید
topgallant
U
سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
respondentia
U
وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
load line
U
خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
ship's manifest
U
صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
hawse
U
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
carry ship
U
کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
supercargo
U
نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
dan runner
U
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
keel
U
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
lazar housek
U
عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
keels
U
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
gunroom
U
مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
waterline
U
خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
embarkation
U
بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
bill of health
U
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
decked
U
عرشه
elevated d.
U
عرشه
decks
U
: عرشه
baldachin
U
عرشه
shipboard
U
عرشه
decked
U
: عرشه
deck
U
: عرشه
deck
U
عرشه
decks
U
عرشه
usura maritima
U
دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout
U
جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
on the deck
U
در روی عرشه
deck load
U
فرفیت عرشه
weather deck
U
عرشه باز
on deck
U
روی عرشه
shipboard
U
عرشه ناو
deck
U
عرشه ناو
under deck
U
زیر عرشه
main stage
U
عرشه اصلی
decks
U
عرشه ناو
flight decks
U
عرشه پرواز
decked
U
عرشه ناو
well deck
U
عرشه بارگیری
topside
U
روی عرشه
topside
U
در عرشه در راس
topsides
U
در عرشه در راس
flight deck
U
عرشه پرواز
windjammer
U
یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
deck alert
U
اماده باش عرشه
flight decks
U
عرشه ناو هواپیمابر
main deck
U
عرشه اصلی ناو
deck pads
U
پادری عرشه ناو
deck cargo
U
بار روی عرشه
flight deck
U
عرشه ناو هواپیمابر
on the deck
U
روی عرشه ناو
gunwale
U
لبه عرشه ناو
decks
U
عرشه دار کردن
decked
U
عرشه دار کردن
deck
U
عرشه دار کردن
below
U
قسمت زیر عرشه
board clamps
U
بست زنجیرهای عرشه ناو
officer of the deck
U
افسر نگهبان عرشه ناو
deck alert
U
حالت اماده باش در روی عرشه
under hatches
U
زیر عرشه دوراز نظر مرده
hatched
U
دریچه مخصوص از عرشه به کابین یا انبار
hatches
U
دریچه مخصوص از عرشه به کابین یا انبار
hatch
U
دریچه مخصوص از عرشه به کابین یا انبار
main yard
U
قسمتی از عرشه که بادبان اصلی در ان واقع است
yawed
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
suns
U
افتاب
sunning
U
افتاب
sunny
U
افتاب رو
sunniest
U
افتاب رو
subsolar
U
در فل افتاب
dislocating
U
افتاب
dislocates
U
افتاب
queen's weather
U
افتاب
dislocate
U
افتاب
patent to the sun
U
افتاب رو
sunned
U
افتاب
sunshine
U
افتاب
sun
U
افتاب
sunnier
U
افتاب رو
sunless
U
بی افتاب
photosphere
U
افتاب
overboard
U
از کشتی بدریا روی کشتی
sailboat
U
کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboats
U
کشتی بادبانی کشتی بادی
heading select feature
U
عرشه کمکی برای انتخاب سمت حرکت هواپیما
boom vang
U
طناب کوتاه وصل به پایین تیرتا عرشه قایق
visorless
U
بی افتاب گردان
sunbeams
U
تیغ افتاب
sun worship
U
افتاب پرستی
sunbaked
U
افتاب پخته
sunbath
U
حمام افتاب
german giant swing
U
افتاب شکسته
sunbeams
U
پرتو افتاب
eclipse of sun
U
افتاب گرفتگی
sunstroke
U
افتاب زدگی
sun struck
U
افتاب زده
bask
U
افتاب خوردن
basked
U
افتاب خوردن
vizor
U
افتاب گردان
basking
U
افتاب خوردن
basks
U
افتاب خوردن
sun beam
U
پرتو افتاب
visard
U
افتاب گردان
sun burn
U
افتاب زدگی
sun dried
U
در افتاب خشکانیده
giant circle
U
افتاب شکسته
girasole
U
گل افتاب پرست
turnsole
U
گل افتاب گردان
heliotropism
U
افتاب گرایی
heliotrope
U
افتاب گرای
heliotrope
U
گل افتاب پرست
heliotherapy
U
معالجه با افتاب
heliosis
U
افتاب زدگی
heliophilous
U
افتاب دوست
heliologist
U
افتاب شناس
sun worshipper
U
افتاب پرست
heliolatrous
U
افتاب پرست
heliograph
U
افتاب نگار
sunlight
U
نور افتاب
streamer
U
تیغ افتاب
sunshine
U
تابش افتاب
sunlike
U
مانند افتاب
sunsets
U
غروب افتاب
giant swing
U
افتاب یا مهتاب
girasol
U
گل افتاب پرست
helianthemum
U
افتاب چرخ
sunshine recorder
U
افتاب سنج
sunshiny
U
افتاب گیر
sunstruck
U
افتاب زده
sunup
U
طلوع افتاب
streamers
U
تیغ افتاب
sunward
U
سوی افتاب
sunshine
U
نور افتاب
helianthemum
U
چرخ افتاب
solarization
U
تابش افتاب
sundial
U
شاخص افتاب
roman candle
U
افتاب مهتاب
sundials
U
شاخص افتاب
sunrise
U
طلوع افتاب
sunrises
U
طلوع افتاب
dawn
U
طلوع افتاب
helianthus
U
گل افتاب گردان
p of the sun
U
نیش افتاب
p of the sun
U
طلوع افتاب
patent to the sun
U
افتاب گیر
dawned
U
طلوع افتاب
dawning
U
طلوع افتاب
dawns
U
طلوع افتاب
visors
U
افتاب گردان
visor
U
افتاب گردان
solarism
U
افسانههای افتاب
daisy
U
گل افتاب گردان
cockshut
U
غروب افتاب
sunflowers
U
گل افتاب گردان
weather beaten
U
افتاب زده
sunshades
U
افتاب گردان
daisies
U
گل افتاب گردان
sunburn
U
افتاب زدگی
dry in the sun
U
خشکاندن در افتاب
Recent search history
Forum search
0
اسکله مخصوص تمیز کردن ویا تعمیر نمودن کشتی
0
the rudder is put over
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com